کاندیداهای مجلس در گیلان را بهتر بشناسیم

این گروه عاشق خدمت 

 هر جا که چند نفری باشند  آنها هم هستند با کت و شلوارهای اتو خورده و انگشترهای خوش تراشیده، فرقی هم نمی کند عزا باشد یا عروسی! دعوت شده باشند یا صاحب مراسم اصلا آن ها را نشناسد!

هر کجا که همچنین نمونه هایی مشاهده کردید یقین کنید این ها کاندیدای انتخابات مجلس هستند و این روزها سرشان شلوغ است.

مهربان هستند. روی تخت های پلاسیده قهوه خانه ها با استکانی رنگ و رو رفته چای می نوشند. خطابه می گویند و می خواهند از آب کره بگیرند!

توپ فوتبال چهل تیکه به نوجوانان هدیه می دهند و می ترسند پایشان به خاطر بازی با توپ پلاستیکی آب بیاورد.

ترامپ را  مواخذه می کنند. علت رشد فلان کشور را طرح های خودش می دانند. از طرح  تولید برق از پِهن گاو در روستاها خبر می دهند و در صفحه اینستاگرامشان هر از گاهی عکس سلفی با بیماران را به اشتراک می گذارند.

این ها همان احساس وظیفه کرده هایی هستند که نمی توانستند دست، روی دست بگذارند و می خواهند منجی مردم شوند. شاید کلاس پنجم ابتدای را با تک ماده قبول شده باشند اما ملالی نیست چون به لطف بند “پ” الان دیگر دکتر شده اند.

خیلی جالب است بعضی ها فرماندار بودند و بخشدار، آن هم سال های پایانی انجام وظیفه شان به یک باره یادشان آمده که از اول هم اشتباه کرده اند که در قوه مجریه بوده اند و اصلا برای قوه مقننه ساخته شده اند! پس در روزهای آخر بازنشستگی استعفا می دهند تا شاید  از این آب گل آلود ماهی صید کنند به درازآ و پهنای بهارستان و صندلی سبزش!

مردم اما هاج و واج نگاهشان می کنند. از نماینده کمیسیون عمرانی که مهم ترین کارش آن هم بعد ۴سال “تخریب” ببخشید “اصلاح” پل ورودی شهر است آن هم به قیمت چند میلیارد ناقابل!

آن دیگری روزنامه ای اجاره کرده و می گوید دیگر به تبلیغ نیاز ندارد و فقط فقط در راستای رونق اقدامات فرهنگی به این کار دست زده است!

امید که دیگر شاهد آن نباشیم که خواهر زاده ای یک شبه مدیر کل شود و یا به جای رسیدن به درد مردم برای اینستاگرامش جشن تولد بگیرد./راه دانا