فراموش شدگان 

هیچکس به فکر کودکانی که با یک بسته آدامس یا دستمال کاغذی یا ... ، پشت چراغ قرمز چهارراه های شهر رشت با منت و خواهش از رانندگان می خواهند تا از آنها خرید کنند، نیست .

هیچکس به فکر این که چرا و چگونه این کودکان بی گناه از این مکان واین کار سر در آورده اند، نیست.

 متولی رسیدگی به این کودکان کدام نهاد است؟ چرا به عده ای سودجو اجازه داده می شود تا با تحریک حس ترحم مردم و بازی با سرنوشت این کودکان جیب خود را پر کنند؟

 آیا به این فکر کرده اید که چه آینده ای در انتظار این کودکان است؟

منیژه کشتکار شهرستانی در مطلبی تحت عنوان " فال فروشانی که فال خودشان سیاه است " دررشت پرس نوشته است : حقیقت تلخی که هر روز در خیابان ها و کوچه پس کوچه های شهرمان نظاره گر آن هستیم، مردانی با پاهای کوچکشان است که به دنبال آینده می دوند و ما نیز گاها با به تصویر کشیدن آنها در قاب جشنواره ها تندیسی را از آن خود می نماییم.

 گل، جعبه‌های دستمال‌کاغذی، اسپند، فال و... در دستانی کوچک در پشت چراغ‌ قرمزها با قیافه‌ای ملتمس که" آقا تو رو خدا بخر".

 هرروزه در سطح شهر شاهد حضور پررنگ کودکان فراموش‌شده‌ای هستیم که جامانده از آغوش گرم خانواده و چرخه ی آموزشی، ناخواسته پا به عرصه‌ای گذاشته اند که خود انتخاب نکرده اند و بدون شک مجبور به ترک خوشی‌های زندگی در دوران کودکی خود شده‌ و بست نشین خیابان ها شده اند.

 مردان و زنان کوچکی که واژه اوقات فراغت برایشان شوخی تلخی بیش نبوده و برای کسب درآمد، خیابان را محل کسب‌ وکار خود انتخاب کرده اند و یا معامله‌ شده‌اند برای درآمدی ولو اندک و دیگر مهم نیست، زیردست سرپرستان سنگدل و خشن، بر سر جسم و روح این کارگران معصوم چه می‌آید و حال‌آنکه تنها وضعیت اقتصاد و معیشت یک جامعه است که از یک کودک، کودک کار ساخته است.

 وجود کودکان کار را می‌توان زاییده ی ناهنجاری‌هایی دانست که در جامعه وجود دارد، ناهنجاری‌هایی که ریشه در عوامل بيولوژيكي مانند معلولیت‌های جسمي، خانواده همانند ازدواج ناموفق و روش‌های نادرست تربيتي ،عامل اقتصادي و اجتماعي در سطح جامعه و درنهایت خانواده که روزبه‌روز بر تعداد فراموش‌شدگان جامعه می‌افزاید.

 کودکان به عنوان بخشی از لایه های اجتماعی می‌توانند منشا بسیاری از کج‌رفتاری‌ها و رفتارهای نادرست در سطح جامعه باشند که نه‌ تنها  خود بلکه سلامت جامعه را نیز به خطر می‌اندازند.

کودکانی که امروزه مجبورند در پشت چراغ‌های قرمز با فروش دستمال‌کاغذی، آدامس، فال و ... به دنبال کسب درآمدی برای خانواده خویش باشند، چه‌بسا  در آینده ای نه‌چندان دور به تکدی گری روی آورند. نهادهای متولی باید این موضوع را با جدیت دنبال نمایند و این اقدام با حرف بدون عمل و برنامه‌ریزی بر روی کاغذ میسر نخواهد شد و نیازمند تدابیر جدی و اساسی در این زمینه است زیرا با مهار کردن این پدیده در دوران کودکی علاوه بر اینکه چهره شهر از این نازیبایی‌ها پاک‌ خواهد شد بلکه آسیب‌های اجتماعی که برای آیندگان رقم می‌خورد را نیز می‌توان مدیریت کرد.