واریته یِ سیاست – اقتصاد

قاسم بزرگزاده

 

اختصاصی پگاه - اگر حزب "سوسیال دموکرات"آلمان، با بیش از یکصدو پنجاه سال فعالیت، توانسته است برای مردم کشورش کیفیت زندگی برتری پیشکش کند ،بی شک از سیاستمداران نخبه ای مثل "ویلی برانت" و" زیگمارگابریل "و غیرو برخوردار بوده است.

"برانت" -که در بازیگانگیِ آلمان غربی و شرقی(جمهوری دموکراتیک!) تلاش بسیار کرده وموفق به دریافت جایزه ی صلح نوبل شد- دوسال پس از فرو ریختن دیوار برلین از دنیا رفت؛ولی همواره درچشم جهانیان از سیاستمداران محترمی است که کشور آلمان را با نام او درذهن خود جای می دهند.

سال گذشته ی میلادی"زیگمار گابریل"- رهبر حزب "سوسیال دموکرات "- در کنفرانس امنیتی مونیخ ،نسبت به تحولات خطرناک جهان ابراز نگرانی کرده وگفت : "جهان بر لبه ی پرتگاه ایستاده است."

وی، با انتقاد از سیاست های ایالات متحده ی آمریکا و دولت ترامپ، کنش سیاسی دولتمردان این کشور را غیرقابل پیش بینی دانست و تاکید کرد:"این همان آمریکایی نیست که ما می شناختیم."او، همچنین تفاوت رفتارها واقدامات دولت آمریکا و اظهارات و توییت هایشان را موجب سردرگمی دانست و ضمن دعوت امریکا به همکاری تنگاتنگ با شرکای اروپایی اش در باره ی  خروج این کشور از "برجام" هشدار دادو نگرانی خود را از بروز جنگ های جدید و نقش بی ثبات کننده ی ایران در خاورمیانه  آشکار کرد.

"کنفرانس امنیتی مونیخ" یا"کنگره ی دفاع شناسی" همایشی است که توسط بخش خصوصی، فوریه ی  هرسال در هتل "بایریشرهوف" مونیخ در زمینه ی  "سیاست های امنیت جهانی" برگزار می شود و بدون اینکه تصمیمات الزام آوری در آن اتخاذ شود ، دیدارهای سیاسی دوستانه  و رایزنی و اظهارنظرهایی درسطح بین المللی صورت می گیرد و به طور عرفی،وزرای خارجه و دفاع ومشاورانشان در آن شرکت دارند و البته هزینه ی این کنفرانس نیز توسط وزارت دفاع آلمان وکمک های مالی صنایع تسلیحاتی(!؟) تامین می شود.

 درحاشیه ی این همایش، صاحبان صنایع تسلیحاتی، که بخشی از اقتصاد کشور را شامل می شود،فعالیت دارند  و اساسا بازتاب های این کنفرانس در "مجمع جهانی اقتصاد" ، آن را به "داووس امنیتی " مشهور کرده است.

این که آنها چه برنامه ریزی و مذاکرات و تبلیغات ومعاملاتی را شکل دادند،موضوع این بحث نیست؛بلکه تاکید این سیاست ورز بلندپایه بر "غیرقابل پیش بینی بودن رفتار ایالات متحده" جالب توجه است.

اساسا چرا غیرقابل پیش بینی بودن رفتار شخصی که هرگونه مراوده ای با آدم دارد موجب سردرگمی واحساس ناامنی می شود؟

درهر مرحله از تحولات تاریخی جهان ، گردانندگان اصلی و تعیین کننده ی نظم وموازنه ی قدرت، بر پایه ی اصول وبرنامه ریزی های خود و پرنسیب بین المللی و دیپلماتیک ، رفتار نسبتا قابل پیش بینی ای داشته اند  و در آستانه ی هر تحول اساسی و ورود به دوران جدید و تغییر نسل ها و فلسفه های سیاسی نوین ،همواره بوده اند افراد، احزاب و کشورهایی که برخلاف پیش بینی های ماءلوف و متعارف رفتار کرده اند و همین ویژگیِ غافلگیر کننده ی کنشگران سیاست بین المللی است که امکان نامگذاری ، دوره بندی و به داوری نشستن را به  پژوهشگران تاریخ وعلوم سیاسی می دهد .

چرخش سیاست های داخلی و بین المللی ایالات متحده با غلبه تفکر سیاسی معطوف به اقتصاد سخت افزار گرایانه و نسبتا سنتی، واستقبال از جنگ افروزی و بحران آفرینی - خصوصا در منطقه ی مستعد خاورمیانه - کار را برای سیاستمداران پراگماتیست منطقه بسی دشوار کرده است.

شفافیت درتدوین  برنامه ریزی های داخلی و روابط بین الملل و تاکید برپایبندی بر موازین اخلاق انسانی وحقوق بین الملل دردیپلماسی، جلوگیری از تعدد مراجع تصمیم سازو حفظ پکپارچگی قدرت ملی ، نشستن بر صندلی های هرچه دورتراز هیجانات سیاسی و اندیشیدن و ترجیحِ بی تردیدِ منافع ملی و نشان دادن ثبات سیاسی داخلی ،فراهم آوردن بستر مناسب نقد دایمی و بالابردن آستانه ی تحمل و پیمودن راه آشتی و.... ،در حفظ  تمامیت و امنیت انسان بر این زمین پیر لرزان و پرهیز از  مخاطره ی پرتگاهِ قابل پیش بینی ، سخت لازم است وحفظ تعادل در واریته ی رقص سیاسی بین المللی سخت ناگزیر وسخت...

 *هرگونه استفاده از این مطلب بدون اجازه کتبی پیگرد قانونی دارد