وقت استعفای دولت روحانی فرا رسیده است

دولت 20درصدی!

مسعود مجاوری


اختصاصی پگاه -"جهانی شدن اقتصاد با تحولات سیاسی ارتباط دارد؛این که آزادی بی بندو بار سرمایه داری شرکتی این واقعیت را نشان می دهد که کشورها نمی توانند خودشان به اندازه ی کافی نظم نوظهور اقتصادی را تنظیم کنند یا قواعد بازی ماندگاری برای آن وضع کنند"(اندیشه های بنیادی در جامعه شناسی،پیتر کیویستو،ترجمه ی منوچهر صبوری،نشر نی،ص214)
نمی خواهم نمک بر زخم کهنه بپاشم اما ستاد دولت روحانی را،ستادی کارآمد برای بهبود شرایط نمی دانم. من به این دولت رای دادم،برای رای آوردنش بیانیه امضاکردم،به این امید که عقلانیت و تدبیر بر نظام مدیریتی حاکم شود و نه من بمیرم و توبمیری و پسر خاله بازی...
این که دولت فعلی تمام برگ هایش را درون یک کارت جا دادو خال بالا بازی کرد و "برجام"را کشتی نجات اقتصاد ملی برشمرد یک وجه از واقعیت بود ونه همه ی آن.بازی دولت را هم می گذارم پای "آمد نیامد قمار سیاست".با دیگران کاری ندارم من اما سیاست را دشنه دوسر می دانم که یک سرش باخت است و تا یک جایی از آن را می توان با محاسبه پیش برد و پس از آن را را دیگر نه؛چون عناصر سازنده بازی سیاست چند وجهی اند،هر آینه احتمال ورود یک عنصر پیش بینی نشده و برهم خوردن چرخه ی بازی وجود دارد بنابراین؛"تاس سیاست"شش وجه داردو در بهترین حالتش به احتمال یک ششم،"شش"می نشیند.
اینها را از برای دیدن"نیمه پر وضعیت امروز"گفتم تا دستکم بر خودم مسجل شود که سهم گره خورده ی اقتصاد وطنی از برجام با اندکی اغماض در حدود20درصد است و بس اما مرادم از بیان این مقدمه چیز دیگریست و آن این که دولت ها برای حداقل کردن مضرات تصمیماتشان در عرصه ی بین المللی،سعی در حداکثر کردن رفتارهای عقلانی می کنند وقتی بیش از یک میلیاردو700میلیون دلار پول نقد توسط برجام وارد کشور شد-حالا به هر کیفیتی-باید دید این رقم دقیقا کدام گره از اقتصاد ملی را گشوده است وقتی امیر نشین قطر توسط همسایگانش تحریم می شود،جاده های کشورمان توسط تریلی های ترکیه تسخیر میگردند تا از طریق بنادر جنوبی اجناس خودشان را به بازارهای قطر برسانند و دولت قطر هم به دستخوش رسیدن کالاهای ترکی،14میلیارد دلار به دولت اسلامگرای "رجب افندی"کمک می کند تا از شر شیطنت های بورس بازان وابسته به آمریکا در بازار بورس استانبول خلاص شود.
سوال من این است که دولت ما در پس این همه دستگیری و گره گشایی از همسایگان دورو نزدیک،کدام گره از اقتصاد میهنی را گشود؟این بی تدبیری ها که محصول تلاش های مثلث شیطانی ترامپ و ایوانیکا و پمپئو نیست،هست؟وزیری که داماد رانتخوارش در حال محاکمه است،خودش در وزارت قبلی(صمت)عملکردی جز خرابکاری نداشت تا جایی که فقط یک فقره از لو رفتن خطاهای دوره وزارتش(قاچاق خودروهای لاکچری)موجب عاقبت بخیری یکی از نیروهای رده چندم جبهه اصلاحات می شودو حکم مشاوره اش فردای همان روز می خورد و انتصاب خواهر زاده این وزیر به ریاست صندوق بازنشستگی به حکم دیوان عدالت اداری خلاف اندر خلاف است،اصلا چرا باید در کابینه بماند؟وزیری که یک استاندار کارنابلد و نا مرتبط با سازمان تامین اجتماعی"مصطفی خمش آیا-سالاری"را به مدیر عاملی این سازمان می گمارد،آیا این وزیر کار خراب کن را هم شرایط برجامی بر ما تحمیل کرد؟وزیری که نمی داند ثروت بین نسلی سازمان تامین اجتماعی ارث پدری اش نیست که با توصیه عمه و خاله و مشاور و خواهرزاده و هم بازی دوره بچگی،اداره سازمان رابه دست چنین مدیری بسپارد آیا از حال و روز بیش از 42میلیون ایرانی تحت پوشش این سازمان باخبر است؟این وزیر بی خبر ،هر چه تابه حال نصیبش شده، نوش جانش؛خب استعفا بدهد وبرود.خیلی کار سختی است؟
وزیری که معاون توسعه اشتغال و کارآفرینی اش(عیسی منصوری)در زمان مسئولیت دفتر "توسعه خوشه های صنعتی"معاونت صنایع کوچک وزارت صنایع وقت؛توفیق چندانی(چه به لحاظ کمی و چه کیفی)در مدیریت آن دفتر نداشت(به عنوان مثال نگاه کنید به خروجی توسعه ی دوخوشه صنعتی زیتون و ادوات شالیکوبی در گیلان)چرا باید دراین جایگاه باقی بماند جز این که اعتبارات ملی را تلف کند؟باعث و بانی این انتصابات هم تیم5+1است؟ دور تا دور کشور ما یک بازار چندصد میلیونی وجود دارد،به خاطر وجود انرژی و نیروی کار ارزان،مزیت قیمت کالاهای ایرانی در رقابت با محصولات مشابه منطقه ای بالاست دستگاه اقتصادی و دیپلماسی ما چرا ازاین مزیت ها غافل است؟ آیا در تمام کشورهای عضو" پیمان اکو"،رایزنان بازرگانی ما در سفارتخانه ها فعالند و اطلاع دقیقی از فرهنگ مصرفی جامعه هدف،ظرفیت بازار،کالاهای دارای مزیت و...دارند؟آیا سفارتخانه های ما در کشورهای عضو اکو،تعامل معنی داری با اتاق های بازرگانی و اصناف کشور دارند؟اگر دارند نتایجش کجاست؟آیا "ستادمشترک رفع اثرات جنگ اقتصادی(تحریم)"با رویکرد صادرات محور برای ارزآوری و ایجاد اشتغال و کاستن از نرخ شاخص فلاکت داریم؟اگر داریم اسامی اعضای آن و شرح وظایفش را از کجا می توان تهیه کرد؟شکی نیست که تیم مذاکره کننده ی هسته ای یک تیم زبده و در نوع خودش منحصر بفرد بود-با توجه به شرایط-اما آیا تمام دیپلماسی خارجی ما باید منوط به پروژه برجام می شد؟جای"مذاکرات منطقه ای" به قصد فرصت سازی در سطح ملی میان وزارتین"امورخارجه،صمت،کار و رفاه،امور اقتصادی"دقیقا کجاست؟چقدر از فرصت های صادراتی و بازارهای منطقه ای ما مرهون تلاش های سازمان توسعه ی تجارت ایران در دولت روحانی است؟اعداد و ارقامش کجاست؟

سوگمندانه باید اذعان کرد که بدنه ی ستادی دولت به دلایل متعدد از جمله فربگی بیش از حد،مبتلا به ناکارآمدی شده و زنگار بسته است.فرقی هم ندارد دولت دست کدام جناح باشد ازاین بدنه ی زنگار بسته آبی گرم نمی شود و بوروکرات های چند چهره،بسته به شرایط تغییر رنگ می دهند تا میزشان حفظ شود از سوی دیگر هیچ مکانیزم عملی برای پایش و بهبود عملکرد مدیران وجود ندارد و مدیران خدمتگزار با خیال جمع فقط در صدد جذب اعتبارات اختصاص یافته هستند تا ضریب تخصیص را بالا ببرند نه این که طرحی نو دراندازند.از طرفی؛ وجود سیستم های نظارتی موازی تبدیل به ضد خودش شده است و خنثی سازی مفهوم نظارت در مقیاس حداکثری دیگر بر کسی پوشیده نیست.شما نمی توانید در ستاد اجرایی کشور،مدیری را ببینید که به خاطر ناکارآمدی عزل شود و یا استعفا کند.این معضل درسایر قوای سه گانه هم کم و بیش به چشم می خورد.
با این اوصاف،به بیراهه نرفته ایم اگر،دولت حسن روحانی را حداکثر دولتی 20 درصدی بدانیم.
"ویلفردو پارتو"اندیشمند ایتالیایی تبار واضع نظریه20-80است.بعدها البته بسیاری از اندیشمندان دیگر، نظریات او را تکمیل کردند.پارتو براین باور بود که سیستم ها،80درصد از کارهایشان را با 20درصد از توانایی هایشان انجام می دهند.گویا دولت روحانی-با توجه به عملکردش-کمتر ازاین مقدار انرژی برای گردش امور به خرج می دهد از قرار معلوم بضاعتش همین قدر است و توانی بیش ازاین ندارد.
"استعفا"،همیشه هم فکر بدی نیست و گهگاه ؛گره گشاست.به گمانم وقت استعفای دولت روحانی فرا رسیده است...

*هرگونه استفاده از این مطلب بدون اجازه کتبی پیگرد قانونی دارد